جمع بندی متون

 اصلاح کردن، تصحیح کردن (rectify): چیز را تصحیح یا درست کرد

 تقبل کردن، تعهد کردن (undertake): توافق یا تعهد بر انجام کاری؛ پذیرفتن یک تعهد

باید از لحاظ قانونی معتبر باشند.
عناصر اساسی قرارداد  Essential Elements of a Contract

قبل از اینکه یک توافق، قرارداد نامیده شود باید دو مشخصه داشته

The vacume is filled by the legal doctrine 

این خلا توسط دکترین حقوقی پر میشود

Abtention from protest by a substantial number of states

پرهیز از اعتراض توسط تعداد قابل توجهی از دولت ها 

State territory 

قلمرو دولت

باشد: (1) قصد انعقاد یک توافق‌نامه‌ی حقوقی الزام‌آور و (2) عوض.
برای اینکه یک قرارداد حقوقی قابل اجرا وجود داشته

Y

You should claim damages

شما باید ادعا غرامت وخسارت کنی

an interim injunction

دستور موقت

When the taxi driver started to swear at him, he walked off. 

وقتی راننده تاکسی شروع به فحش دادن او کرد، او گذاشت رفت